بهترین فروشگاه اینترنتی فایل

کتاب علوم غریبه مانند بسیاری، تلاوت فرمول های حفظ شده نیست،کتاب علوم غریبه که در نزد خدا اعتباری به ما بدهد.زندگی روزمره رسول و مبلغ باشند و هر کاری را که در طول روز انجام می دادند با مسیح متحد کنند. زمینه این پیشنهاد برخاسته از یک موقعیت بسیار خاص بود: کشیشان که به عنوان مبلغ خدمت خود را در سرزمین های دور، به ویژه در مادورای،کتاب علوم غریبه در جنوب هند انجام می دادند، پس از بازگشت به وطن خود، به حوزه علمیه ای که در آن بودند رفتند. شکل گرفت. آنها با طبیعت و اشتیاق به یسوعیان جوان در مورد کار و تجربه خود، در مورد بسیاری از افراد و موقعیت هایی که به انجیل نیاز داشتند، گفتند.
گوش دادن به این داستان‌های شور و اشتیاق و اقدام تبلیغی آنها را به وجد می‌آورد، حتی اگر در عین حال احساس غم و اندوه و دلسردی در آنها ایجاد می‌کرد، زیرا آنها متوجه شدند که تا چه حد باید پیش بروند تا به عنوان کشیش منصوب شوند و مأموریت خود را دریافت کنند: مطالعات پایان ناپذیر به نظر می‌رسید. ، امتحانات خشک، خوش گذرانی اتلاف وقت، کتاب علوم غریبه دعاها یک روال و رسول کمی. آن‌ها با صرف ساعت‌ها خواندن کتاب در مورد هندوستان به دنبال تسلیت در کتابخانه بودند و در نتیجه از مطالعه خود غافل شدند. سپس پدر گوترله به او پیشنهادی داد که به او اجازه می‌دهد در میان ناامیدی که تجربه می‌کردند معنای جدیدی بیابد.
در طول مراسم عشای ربانی در 3 دسامبر 1844، پدر گوترله توضیح داد که سنت فرانسیس خاویر با پیروی از عیسی مسیح جان خود را داده است و جشن گرفتن او در این روز به همین معنی است.کتاب علوم غریبه فرانسیس خاویر به سواحل چین رسید و مصیبت های زیادی را متحمل شد که ناشی از عشق پرشور او به عیسی بود، دقیقاً در این شرایط، وظیفه آنها این بود که همان مأموریت مسیحی را بر عهده بگیرند، اما در آنجا، در خانه تشکیل والس، نه در شرق دور این همان انتخاب بود، همان دعوت عیسی، همان عشق پرشور، همان مأموریت، اما با زمان‌ها و شکل‌های متفاوت. او از همه - دانشجویان و استادان، مدیران و دیگران - دعوت کرد تا در آن لحظه از طریق یک تقدیم ساده به خدا از تمام کارهایی که انجام داده بودند، مبلغان باشند. تلاش برای اینکه در دسترس مسیح باشند تا وظایف روزانه خود را به خوبی انجام دهند. در مورد جوانان، آنها قبل از هر چیز باید وظیفه دانشجویی خود را انجام می دادند.
همچنین دعا نوعی روش جادویی برای قبولی در امتحانات بدون شکست یا موفقیت در تجارت یا تضمین در برابر همه خطرات نیست. این یک نوع راه فرار نیز برای ضعیفانی که به دنبال فرار هستند، یا کسانی که نمی دانند چگونه مسئولیت های خود را بر عهده بگیرند، اختصاص
در نهایت، لازم نیست که نماز آخرین راه حلی باشد که در صورت شکست دیگران به آن متوسل می شود.
نه، دعا گفت و گوی دو نفر با وجود واقعی است،کتاب علوم غریبه بین یک انسان و خدا، یک شخص الهی. دعا کردن به این معناست که به سادگی با خدا به عنوان یک پسر با پدرش صحبت کنید. این است که مشکلات، نگرانی ها و دردهای خود را به او اعتماد کنیم. همچنین از او تشکر می کند.
این است که یقین داشته باشیم که خداوند می شنود و پاسخ خواهد داد، با توجه به دانش کامل خود از آنچه برای آنچه خطاب به او می شود خوب است. خدا در کلام خود، کتاب مقدس، با ما صحبت می کند، اما او همچنین می خواهد که در دعا با او صحبت کنیم. خدا عشق است و این که به حرف ما گوش می دهد نشان دهنده این است.این موضوع را در سخنرانی امروز خود در اولین حضار که مجدداً توسط کتابخانه کاخ حواری به دلیل بیماری همه گیر از سر گرفته شد، توضیح داد.
پاپ می گوید: "دعا مانند اکسیژن زندگی است - قدرت روح القدس را بر ما می کشاند."
پاپ فرانسیس با شروع از تمثیل‌های انجیل لوقا می‌گوید: « دعا قبل از هر چیز باید محکم باشد» زیرا «خدا از ما صبورتر است و هر که با ایمان و استقامت در قلب خود را بکوبد ناامید نمی‌شود.
پدر ما به خوبی می داند که ما به چه چیزی نیاز داریم. اصرار در خدمت آگاه کردن یا متقاعد کردن او نیست، بلکه در خدمت پرورش میل و انتظار در ماست.» و علاوه بر این ، «ایمان عجله لحظه‌ای نیست، بلکه اراده‌ای شجاعانه برای توسل به خداست، حتی برای» بحث «با او، بدون تسلیم شدن به شر و ظلم». و باز «هیچ دعای حقیقی بدون روح خشوع نیست، این تواضع است که ما را به درخواست و دعا سوق می دهد».
و به همین دلیل « حتی اگر آسمان تاریک شود، مسیحی دست از دعا بر نمی دارد. دعای او با ایمان همراه است. و ایمان، در بسیاری از روزهای زندگی ما، ممکن است یک توهم به نظر برسد، یک تلاش عقیم. اما اقامه نماز نیز به معنای پذیرش این تلاش است».
و در شب های ایمان، پاپ می گوید: «عیسی ما را در دعای خود پذیرا می شود تا بتوانیم در او و به وسیله او دعا کنیم. و این کار روح القدس است. به همین دلیل است که انجیل ما را دعوت می کند تا به نام عیسی نزد پدر دعا کنیم.   و علاوه بر این، «بدون عیسی، دعاهای ما به تلاش‌های انسانی تقلیل می‌یابد، که اغلب مقدر شده است که شکست نخورند. اما او هر فریاد، هر ناله، هر شادی، هر دعا... هر دعای انسانی را بر عهده گرفت. مسیح برای ما همه چیز است، حتی در زندگی دعای ما.» پاپ می گوید، هرگز فراموش نکنیم که روح القدس به او معلم می دهد. و نتیجه می گیرد که «به همین دلیل است که مسیحی که دعا می کند از هیچ چیز نمی ترسد».
پاپ در پایان حضار، انتشار گزارش مک‌کاریک را  یادآور شد : «دیروز گزارشی درباره پرونده دردناک کاردینال سابق تئودور مک‌کاریک منتشر شد - پاپ گفت - من نزدیکی خود را با قربانیان هر سوء استفاده و تعهد خود تجدید می‌کنم. کلیسا برای ریشه کن کردن این شر".
فرانسیس قبل از تبریک یادی از کسانی که در جنگ ها جان باختند را یادآور شد: "امید کتاب علوم غریبه است دعای ما برای همه قربانیان خشونت در جهان ما را تشویق کند که ابزار صلح و آشتی باشیم."اغلب از خود می پرسیم که چگونه جوانان را به نماز نزدیک کنیم؟ گاهی اوقات، یک تجربه متفاوت و "شکستن" می تواند برای شما مفید باشد، مانند دعای تعزیه.
دعای Taizè با سبکی بسیار ظریف و در عین حال مناسب برای جوانان است، به لطف تعادل ماهرانه بین آهنگ ها (به ویژه مؤثر)، کلام خدا، دعا و سکوت.
کلمات کم، حرکات کم، فقط ملاقات شخصی با خدا: من به خدا دعا نمی کنم، اجازه می دهم خدا در من وارد شود. تکرار متن های خوانده شده، لحظه های طولانی سکوت، اندک خواندن های آهسته اسکن شده و از سرگیری آهنگ های جدید برای همین چند دقیقه، بیانی است از جستجوی آرامش درونی در اتحاد با خدا، از طریق تکرار همان فرمول. که آرام آرام با ریتم تنفس فرد وارد رابطه می شود.
در Taizè، دهکده کوچکی در نزدیکی Cluny، در فرانسه، هزاران جوان از سراسر جهان و از اعترافات مختلف مسیحی سه بار در روز گرد هم می آیند تا با جامعه ای که از سال 1940 تاکنون حدود صد فره دارد ، دعا کنند و آواز بخوانند. راهبان).
جامعه Taizè می آموزد که یکی از واضح ترین راه ها برای ابراز برادری، اشتراک در مهم ترین لحظه است، که مراسم عبادت است، و برای اینکه مراسم مذهبی با روحیه اجتماعی زندگی شود، باید در دسترس باشد.
فر راجر (1915-2005)، بنیانگذار جامعه، دائماً اطمینان می داد که همه چیز در مراسم عبادت در Taizé برای هر مهمان، مؤمن و حتی غیر مؤمن قابل دسترس باشد، از متون خوانده شده تا حرکات و حرکات و اثاثیه مذهبی. به آهنگ ها
در حوزه ما همیشه گروهی از جوانان توجه، حساس و وفادار به دعای تعزیه وجود داشته اند، مانند خمیر مایه ای که توده را تخمیر می کند، نشانه ای از آینده و امید.
در سال 2020-2021 شبانی، جلسات ماهانه (با ایمنی و مطابق با پروتکل های مقابله با فوریت های بهداشتی) ادامه دارد.

 

با گفتن این موضوع، ممکن است به ما اجازه داده شود که به تک تک کلمات و جمله‌های مقدمه فوق الذکر، همانطور که در واقعیت باید انجام دهیم، توجه نکنیم تا نشان دهیم که پدر تورولدو یا شاعر است، اما تا آنجا که دکترین است از ریل خارج می‌شود. نگران است، یا تظاهر می کند که خداشناسی را به شیوه خود انجام می دهد و سپس عمداً و آگاهانه به بدعت می افتد. مثلاً این عبارت به چه معناست: پس دعا به منزله بیگانگی نیست، بلکه دعا به منزله عروج کل هستی در خداوند است ؟ آیا منظور او این است که القا کند که کاتولیک ها، قبل از کارل رهنر و قبل از تورولدو، زمانی که دعا می کردند، فقط فقیر از خود بیگانه بودند؟ چقدر غرور، چقدر غرور در این گونه بودن، انتقاد از دیگران، تحقیر افراد فروتن و ساده.که همیشه آنطور که می‌دانند و می‌توانند دعا کرده‌اند، اما دعایشان در هر حال مورد رضایت و خوشبویی خداوند است، زیرا خداوند در دل‌ها می‌خواند و اصلاً به فرهنگ نمی‌نگرد، چه برسد به ترقی مؤمنان. اما فقط به نیت صادقانه او. و این چه ادعایی است که با تمام وجود به خدا برسیم؟ نوعی خدایی شدن از خود، رستگاری انسان؟ دعا یک معراج به سوی خدا نیست، بلکه درخواستی بسیار فروتنانه خطاب به خداوند است: چیزی کاملاً متفاوت. و تعبیر به دنیا و زمانه به چه معناست? عیسی نیامد تا به جهان پاسخ دهد، بلکه نیامد تا جهان را تبدیل کند. و اما روزگار، به زمین نیامده تا خود را با روزگار تطبیق دهد، بلکه برای اینکه همه روزگاران به سوی او برآیند، چه معنایی دارد که دعا در خدمت نجات هستی از ناامیدی و خلاصه کردن آن برای ریختن در آن است. دریای خدا ؟ دعا درمان ناامیدی نیست. اگر چیزی باشد، این یک اثر است: اما دلیل وجود دعا نیست. ما برای دفع ناامیدی دعا نمی کنیم، بلکه برای حمد و سپاس خداوند دعا می کنیم و برای خلاصه کردن زندگی خود و ریختن آن در خداوند دعا نمی کنیم، بلکه برای تبدیل زندگی خود دعا می کنیم. این شیوه گفتار، دیدگاهی تاریخی ( در پاسخ به زمانه ) و طبیعت گرایانه ( پاسخ به جهان ) از ایمان را تراوش می کند.): ماوراء الطبیعه کجاست؟ به نظر می رسد تکامل Teilhard de Chardin ، یسوعی بدعت گذار است. دقیقا. تیلارد دو شاردن یک الهی‌دان نبود، با این حال او ادعا می‌کرد که با استفاده از (بسیار بد) ابزار علم که در آن مهارت داشت، یعنی دیرینه‌شناسی، الهیات را انجام می‌داد. به همین ترتیب تورولدو الهی‌دان نیست، اما در اینجا ادعا می‌کند که الهیات می‌کند و آن را با ابزار حوزه‌ای که در آن متبحر است انجام می‌دهد: شعر. اما دانشمندان دکترین را نمی سازند، همانطور که شاعران نمی کنند. دانشمندان و شاعران می‌توانند و باید خدا و آثار او را ستایش کنند، اما با تعظیم در برابر آموزه‌های حقیقی و منحصربه‌فرد، نه به این تظاهر که می‌توانند آن را از بالا (یا از پایین) شعر و علم خود تغییر دهند. این یک ادعای کاملاً و منحصر به فرد انسانی است: این یک نگرش مذهبی نیست.تیلارد و تورولدو از بند ایمان واقعی خارج شده اند.
یا عبارت : با پاهای برهنه به بوته ای نزدیک شوید که در دل کلیسا می سوزد، یعنی در قلب انسانیت.: آیا این یک دعای کاتولیک است؟ آیا این یک مفهوم کاتولیک است؟ بیایید دوباره بخوانیم: در قلب کلیسا، و آن، در قلب بشریت. عجیب: ما، کاتولیک ها، همیشه یاد داده ایم که کلیسا و انسانیت به هیچ وجه مترادف نیستند. بشریت شامل همه انسانها می شود، اما همه انسانها بخشی از کلیسا نیستند و مهمتر از همه، همه نمی خواهند بخشی از آن باشند. بدیهی است که دشمنان او همیشه بخشی از کلیسا نبوده اند. آنها همچنین بر اساس اناجیل به ما آموختند که بشریت برای نجات باید به عیسی مسیح گروید: آیا می خواهید ببینید که دو هزار سال است که آنها چیزهای کاملاً نادرست و نادرستی به ما یاد داده اند؟ اگر چنین است، خدا را شکر پدر تورولدو آمده است تا به ما توضیح دهد که واقعاً چگونه هستند. و تورولدو به نوبه خود از چه کسی می دانست؟ اما از کارل رهنر، البته: اوست که خطای سکولار الهیات قدیمی، یعنی جدا نگه داشتن کلیسا و جهان را درک کرد. اما اکنون او رسیده است که بر اساس کانت، هگل و هایدگر فهمیده است که هیچ تفاوتی وجود ندارد، مطلقاً هیچ، و گفتن کلیسا یا گفتن انسانیت دقیقاً همان است. عجیب. لوتر نیز چنین گفته است;با این حال، به ما آموختند که لوتر یک بدعت گذار ، یک مرتد و یک انشقاق است. آیا می خواهید ببینید که پانصد سال است که در این مورد به ما اطلاعات غلط داده اند؟
به فاصله افتضاحی که شعر قدیس فرانسیس آسیزی را، در کتاب مقدس مخلوقات ، از شعر پدر تورولدو جدا می‌کند، و نه تنها از آثار شعری او، آن‌هایی که به صورت منظوم نوشته شده‌اند، بلکه از قطعات منثور مانند این نیز توجه کنید. که نقل کردیم: فرانسیس قدیس از شعر برای بزرگ جلوه دادن خدا در پی آموزه استفاده می کند، تورولدو از رگ شاعرانه خود برای ارائه تفسیری از ایمان استفاده می کند که با مجیستریوم دائمی کلیسا همخوانی ندارد. پس دو مورد وجود دارد: یا دارد شعر آزاد می‌سازد، یعنی کاتولیک نیست، یا با چیزی که نمی‌فهمد، یعنی الهیات، قاطی می‌کند. در هر صورت، او نحوه صحیح نماز خواندن را آموزش نمی دهد: او معلم بدی است. در واقع، اگر مشروع باشد، همانطور که او می گوید، نماز خواندن استتاریخ، وقایع و شادی های انسان ها را خلاصه کنید ، سپس ایمان به ایمان به تاریخ تقلیل می یابد، نه به امر متعالی: ما در حضور ماندگاری کامل و کامل هستیم، با آموزه ای روبرو هستیم که ممکن است داروین، مارکس، را خشنود کند. فروید، اما نه به عیسی مسیح ، که تا زمانی که خلاف آن ثابت نشود، باید گیرنده هر دعا باشد. تورولدو برای چه کسی دعا می کند، چه زمانی این مفاهیم را در ذهن دارید؟ او به درگاه خدا دعا نمی کند، این کم است اما مطمئن است. حداقل خدای کاتولیک نیست. اما حالا که آقای برگولیو می‌گوید و تکرار می‌کند خدا کاتولیک نیست، می‌خواهید چه مشکلی پیش بیاید.و اینکه او، پاپ (با فرض اینکه پاپ باشد)، به خدای کاتولیک اعتقاد ندارد؟ پس به این رسیدیم: فراموش کنیم که دعا واقعا چیست. تبریک به کاتولیک های مترقی و طرفداران گفتگودر واقع، نماز تنها چیزی نیست که دین ما به ما یاد داده است که از حفظ بخوانیم. همچنین صرفاً طغیان روح ما است که به الهی ، جهان، ناشناخته، یا هر مفهوم برتر دیگر تبدیل می‌شود . هر گاه به چیزی مانند شفای یکی از عزیزان امیدواریم، در واقع دعا می کنیم. اما این تنها در صورتی صادق است که امید ما زاییده پاکی قلب باشد، بدون هیچ میل خودخواهانه یا شیطانی.

در واقع، ارزش دعا در نیت ما ، در نحوه تعامل ما با خدا نیز نهفته است.

دعا کردن همچنین می تواند راهی برای آماده شدن نزدیک برای دریافت آنچه برایش دعا می کنید باشد. ارزش دعا در کسانی که دعا می کنند تا در برابر وسوسه مقاومت کنند یا در مواجهه با مشکلات بزرگ قوی باشند، آشکار است. دعای مداوم برای این منظور یک تمرین روحی و روانی واقعی است . بالا بردن روح به سوی خداوند یک راه بسیار مؤثر برای ترسیم مسیر، رسیدن به هدف و رویارویی با آن بدون ترس و بدون تردید است.

ارزش دعا و منیت
مشکل زمانی پیش می‌آید که فرد تصمیم می‌گیرد برای اهداف نادرست و با نیت اشتباه دعا کند. در واقع، غالباً خدا را وسیله ارضای هوی و هوس ما می دانند نه آن که آرزوها را برای صلاح روح ما برآورده می کند .

بسیارند کسانی که وقتی دعایشان مستجاب نمی شود، خدا را دشنام می دهند و با ناامیدی فراوان از او روی می گردانند. متأسفانه گاهی اوقات دقیقاً کسانی که خود را بهترین مؤمنان می دانند ارزش نماز را نمی دانند.

نکته این است که خدا به خوبی می داند چه چیزی برای ما خوب است و او آن را بسیار بهتر از خود ما می داند.
 
تجزیه و تحلیل خود و درک ماهیت واقعی، ارزش دعایی که به درگاه خداوند می کنیم بسیار مهم است. شاید وقت آن رسیده که خوشحال باشیم چون حتی کسانی که از ما متنفرند هم همین را خواستند و اجابت نشد!

حقیقت این است که دعا کردن دارای قدرت زیادی است که ما اغلب آن را در نظر نمی گیریم و کاملاً آن را درک نمی کنیم. وقتی دعایی مستجاب نمی شود به این دلیل است که مطمئناً در آن زمان برای ما خوب نبوده است. ما در کوچکی خود برعکس آن را متقاعد کرده ایم، اما نمی فهمیم که برخی از تجربیات ، حتی منفی ترین آنها، از نظر روحی به ما خدمت می کنند .

برای درک کامل ارزش دعا ، می خواهم با دعایی که ترجیح می دهم نتیجه گیری کنم.

پروردگارا تو می دانی که من چه می خواهم. اگر فکر می کنید درست است، اجازه دهید آن را دریافت کنم. اگر فکر می کنی این عادلانه نیست، خدایا از درخواست من پشیمان نباش، زیرا من نمی خواهم شما چیزی بخواهید. ( جولیانا از نوریچ )

 

 

دعا چیست؟ همه ما معتقدیم که می دانیم؛ اما آیا واقعا اینطور است؟ اگر بعد از دومین شورای واتیکان بالغ شده ایم، پس احتمال زیادی وجود دارد که ایده های ما، حتی در مورد چیزی به مهمی نماز، تا حدودی توسط کسانی که باید آموزه درست را به ما آموزش می دادند، اشتباه گرفته شده باشد، اگر نه کاملاً جعل شده باشد. از وحی الهی که با انسانها به دو صورت صحبت می کند و تنها به دو صورت سخن می گوید: کتاب مقدس و سنت.از این گذشته، کافی است وارد کلیسا شوید و آن میز (بسیار زشت) را که در مرکز پیشگاه، رو به روی مومنان گذاشته شده است، در پس زمینه، به عنوان یک زائده بیهوده، محراب واقعی را رها کنید، همان جایی که قرن‌ها مقدس است و برای قرن‌ها، کشیش در آن مراسم قربانی کردن عشاء را جشن می‌گرفت تا بفهمد که چیزی آنطور که باید پیش نمی‌رود. اگر به کلیسا بروید و به خدا دعا کنید، آن میز وسط چه می کند؟ کلیسا یک اتاق کنفرانس نیست، بلکه خانه خدا است. اما کشیش فقط یک وسیله است، و بنابراین توجه مؤمنان نباید به کشیش به عنوان یک مرد معطوف شود، بلکه باید به خدایی معطوف شود که از طریق کشیش صحبت می کند. اگر حتی برای لحظه ای فراموش کردینماز کلمه حمد و سپاسی است که انسان به پروردگارش خطاب می کند، نه کلمه ای که مردم به خودشان خطاب می کنند . و اینکه دعا طلبی خداست و عدم تعمق در معنای زندگی و تاریخ بشر، پس همه چیز اشتباه است: ما دعا نمی کنیم، بلکه به دنبال تجلیل از خود، ماسونی و عرفانی انسان هستیم. اما این دقیقاً همان چیزی است که اتفاق می‌افتد ، از واتیکان دوم شروع می‌شود: ما تلاش می‌کنیم ایمان به خدا را به ایمان به انسان تبدیل کنیم. آیا آقای برگولیو هنگام سخنرانی در پارلمان استراسبورگ نگفت که امید اروپا در مرکز قرار دادن انسان است؟ انسان، نه خدا، آیا می‌توان بدعتی بدتر از این را تصور کرد: پاپی که می‌گوید امید انسان‌ها در مرکز قرار دادن انسان است؟البته بزرگترین موهبت روح دعاست; هر که روح نماز داشته باشد، فیض دوستی با خدا و با مردم، فیض نورانیت و شادی دارد. او با همه مخلوقات در ارتباط است و در استفاده از آنها احترام و میزان لازم را می داند: در واقع هیچ کس به اندازه اهل نماز آزاد و بی قید و شرط و بی مزاحمت نیست.
پس پاسخ دادن به دنیا و زمانه، نه دعا به عنوان بیگانگی، بلکه دعا به عنوان عروج کل هستی در خدا. چگونه هستی را از ناامیدی نجات دهیم، خلاصه کنیم تا آن را در دریای خدا بریزیم، یعنی خلاصه کردن تاریخ، وقایع و شادی های انسان. و با پاهای برهنه به بوته ای که در دل کلیسا، یعنی در قلب بشریت می سوزد، نزدیک شویم. و در شعله آن راز را کشف کنیم و معانی آن را بخوانیم و بفهمیم که چگونه ابر هنوز ما را می پوشاند و در روز ما را همراهی می کند و ستون آتش شبانه بر ما پیشی می گیرد.ما می توانستیم ادامه دهیم، اما از این هم بدتر خواهد بود. ما معتقدیم که این نقل قول کوتاه کافی است و پیشرفت می کند. یقیناً تورولدو شاعر است، پس گفته می شود: بله، بسیاری از اقوال از نظر کلامی مناسب نیستند; بسیاری از مفاهیم مبهم هستند و تقریباً می توانند به آموزه ای تعلق داشته باشند که به تورولدو تعلق دارد، اما این آموزه کاتولیک واقعی نیست: هر چند باید درک کنیم، شاعر با اشتیاق و با اشتیاق صحبت می کند، نمی توان انتظار داشت که او همانطور که یک ظرف صحبت می کند صحبت کند. ، معلم تعلیمات پیش پا افتاده. اصلا! در اینجا یا هر جای دیگر شعری وجود ندارد: آموزه کاتولیک یکی است، و شاعران می توانند هر گلی را که می خواهند گلچین کنند، به شرطی که تظاهر به تغییر آن حتی یک ذره نکنند! شعر خوب است، خوب است، برای بزرگ جلوه دادن جلال خداوند. اما نمی توان از آن به عنوان استفاده کردیک اسب تروا برای معرفی مفاهیمی که کاملاً ارتدوکس نیستند، به بدنه دکترین ایده ها وارد شود. اگر این اتفاق بیفتد، و به نظر ما این اتفاق می‌افتد، ما در معرض یک جعل هوشمندانه و حیله‌گر هستیم: ما از شعر برای تغییر، در پشت لباسی درخشان، تنها دکترین واقعی کاتولیک استفاده می‌کنیم. عملیات بد و حیله گرانه، شایسته تدبیر جهنمی: شعر به صورت شاه ماهی به کار می رود و در این میان مار زهرآگین بدعت به باغ ایمان وارد می شود.همه چیز، در این صفحه نثر، متاسفیم: ما احساس می کنیم که در پی Magisterium همیشگی نیستیم، بلکه در مسیری جدید و انسانی هستیم که با غرور انسانی ترسیم شده است، گویی جایگزین جاده قدیمی همه زمان ها شده است. یقینی و یقینی که ارواح را بدون شکست به هدفشان می رساند: که خداست، و یقیناً «روح شادی» نامشخصی نیست. شروع با عنوان: دعای ما : مال ما، کی؟ از کاتولیک ها؟ اما در آن صورت، مالک مال ماستکاملاً زائد است یا نه در میان همه کاتولیک ها، بلکه از آن فرقه خاصی که با الهام از شورای دوم واتیکان، اما در واقع تمام بیست شورای دیگر در تاریخ کلیسا را ​​نادیده گرفته یا امتناع می کنند، و خودسرانه و غیرقانونی تظاهر به اصلاح و اصلاح می کنند. تغییر Magisterium، آیا می خواهید یک کلیسای جدید، مدرنیست و نیمه پروتستان ایجاد کنید؟ از زمان آغاز جهان، عبادت الساعات، عبادت الساعات ، یا تشریفات ، یا دفتر الهی نامیده شده است . هیچ کس آن را دعای ما نامیده است. همانطور که هیچ کس، قبل از واتیکان دوم، هرگز رویای نامیدن یک جنبش کلیسایی را در سر نمی پروراند، همانطور که در برخی از اسقف های آلمان اتفاق می افتد، ما کلیسا هستیم .: اگر شما کلیسا هستید، پس دیگر کاتولیک ها چه هستند؟ نامی که به خود داده اید نشان دهنده قصد شماست : ما کلیسا هستیم یعنی فقط شما خود را کلیسای واقعی می دانید. اما چنین ادعایی را نمی توان خود اعلام کرد: هیچ کس نمی تواند به خود مجوز عضویت در کلیسای واقعی را بدهد، به استثنای دیگران، به ویژه اگر «دیگران» تنها تقصیرشان پیروی از Magisterium تمام دوران باشد و از انتظار آن است که کلیسا همیشه گفته است، و نه تنها از زمان واتیکان دوم و عشای جدید پل ششم. و در واقع، با بازگشت به "خلاصه" مورد بحث، در اینجا عبارت Community of S. Egidio است. بنابراین، جامعه S. Egidioآیا او دعای «خود»، دعای خاص، روشی برای دعا دارد که با هر شخص یا هر جامعه کاتولیک دیگری متفاوت باشد؟ ما مطمئن هستیم که هیچ کس نمی خواست این را بگوید. این درست نیست؟ و اگر چنین است، برای چه هدفی باید جامعه سنت اگیدیو را مشخص کنید ؟ این شفاف سازی به چه معناست؟ اگر به این معنا نیست که جامعه سنت اگیدیو روش خاص خود را برای دعا دارد، چیزی که توسط پدر تورولدو تئوریزه شده و حمایت شده است، آیا به این معنی است که جامعه سنت اگیدیو ناشر واقعی خلاصه نامه است؟ اگر چنین بود، علامت Comunità di S. Egidio را در برگ مگس جلد، در پایین، در گوشه، همراه با مکان و تاریخ انتشار و nihil obstat پیدا می‌کردیم.اسقف اعظم گاندینی میلان. کسانی که اندکی حیا دارند همینطور است. سینه‌اش را متورم نمی‌کند، خودش را در مرکز قرار نمی‌دهد، کتاب دعا را طوری تصور نمی‌کند که گویی اسب کاری برای ایجاد تغییرات در نماز است. اما ما می دانیم که همه اینها کاملاً مطابق روح واتیکان دوم است که در واقع بر اصلاح مذهبی متمرکز بود: که در آن زمان اصلاحات نبود، بلکه یک انقلاب بود که توسط اسقف اعظم ماسون و پیدویست، موسینور آنیبال بوگنینی هدایت می شد.، سپس توسط خود پل ششم برای مجازات اخراج شد. اما چگونه می توان در مورد کسانی که رسم تبدیل کلیساها و کلیساها را به سفره خانه ها و رستوران ها تحمیل کرده اند و نیمکت ها را برای عبادت جا به جا می کنند تا جایی برای میزهایی برای خوردن و آشامیدن، زیر محراب ها، با کشیشان و اسقف های دگرگون شده، باز شود، از عفت صحبت کنیم. مناسبت، در پیشخدمت های کوشا، سوتلرها، آشپزها و سرآشپزهای پیتزا؟

رسول دعا چیست؟   خدمتی به کلیسای کاتولیک که در سراسر جهان گسترش یافته است، سازگار با انواع انجمن ها و جنبش ها، که معنویت قلب عیسی را پیشنهاد می کند تا به همه اعضای کلیسا کمک کند تا به طور کامل با تعمید و عشای ربانی در روح کشیشی مشترک زندگی
AdP سه تعهد اساسی را پیشنهاد می کند:   پیشنهاد روزانه - تقدیس - جبران خسارت، از طریق دعوت به دعا و تأمل ماهانه در مورد نیات پاپ و اسقف ها، اجازه می دهد تا زندگی معنوی را با واقعیت ملموس "شادی ها و شادی ها" وصل کنیم. امیدها، غم ها و نگرانی های مردان امروز، به ویژه فقرا و همه کسانی که رنج می برند» دعا گفتگو با خداست. و هر موجودی به تعبیری با خدا «گفتگو» می کند، دعا در انسان تبدیل به کلمه ، دعا، آواز، شعر می شود... کلام الهی جسم شد و در جسم هر انسانی کلمه به خدا باز می گردد. در نماز
کلمات مخلوقات ما هستند، اما مادر ما نیز هستند و تا حدی به ما شکل می دهند. کلمات یک دعا ما را به سلامت از دره ای تاریک عبور می دهد، ما را به سمت چمنزارهای سرسبز و پر آب هدایت می کند و ما را در زیر چشم دشمن به ضیافت می اندازد، همانطور که مزمور خواندن را به ما می آموزد (نک: ص 23). کلمات از احساسات متولد می شوند، اما مسیر معکوس نیز وجود دارد: مسیری که کلمات از طریق آن احساسات را شکل می دهند. کتاب مقدس انسان را آموزش می‌دهد تا اطمینان حاصل کند که همه چیز به چشم می‌آید، و هیچ چیز انسانی حذف و سانسور نمی‌شود. مهمتر از همه، درد اگر در درون ما پوشیده و بسته بماند، خطرناک است... درد بسته در درون ما، که نمی تواند خود را بیان کند یا تخلیه کند، می تواند روح را مسموم کند. کشنده است
به همین دلیل است که کتاب مقدس به ما می آموزد که حتی با کلمات گاهاً جسورانه دعا کنیم. نویسندگان مقدس نمی‌خواهند ما را در مورد انسان فریب دهند: آنها می‌دانند که در قلب او احساساتی غیرقابل اصلاح، حتی نفرت وجود دارد. هیچ یک از ما مقدس به دنیا نمی آییم و وقتی این احساسات بد به در قلب ما می زند باید بتوانیم با دعا و کلام خدا آنها را خنثی کنیم.در مزامیر نیز عبارات بسیار تند علیه دشمنان را می یابیم - عباراتی که اساتید روحانی آموزش می دهند. گزارش دادن به شیطان و گناهان ما - اما آنها کلماتی هستند که متعلق به واقعیت بشری هستند و در بستر رودخانه کتاب مقدس به پایان رسیده اند. آنها آنجا هستند تا به ما شهادت دهند که اگر کلمات در برابر خشونت وجود نداشت، احساسات بد را بی ضرر کنند، آنها را هدایت کنند تا آسیبی نبیند.
اولین دعای انسان همیشه یک تلاوت صوتی است. لب ها همیشه اول حرکت می کنند. اگرچه همه ما می دانیم که دعا به معنای تکرار کلمات نیست، اما دعای آوازی امن ترین است و همیشه می توان به آن عمل کرد. از سوی دیگر، احساسات، هر چند نجیب، همیشه نامطمئن هستند: می آیند و می روند، ما را رها می کنند و برمی گردند. نه تنها این، حتی فیض های دعا نیز غیرقابل پیش بینی است: در لحظه ای تسلیت ها فراوانند، اما در تاریک ترین روزها به نظر می رسد که کاملاً از بین می روند. دعای قلبی مرموز و گاهی پنهان است. دعای لب، دعایی که زمزمه می شود یا در گروه سرود خوانده می شود، همیشه موجود است و مانند کار دستی لازم است. تعلیم و تربیتاو تأکید می کند: «دعای آوازی جزء ضروری زندگی مسیحی است. به شاگردان که جذب دعای بی صدا استادشان شده بودند، دعایی آوازی می آموزد: «پدر ما» (شماره 2701). شاگردان از عیسی می پرسند: «به ما دعا بیاموز»، و عیسی دعای آوازی را آموزش می دهد: پدر ما. و در آن دعا همه چیز هست.
همه ما باید تواضع برخی از بزرگان را داشته باشیم که در کلیسا، شاید چون شنوایی آنها دیگر خوب نیست، دعاهایی را که در کودکی آموخته اند با صدای آهسته بخوانند و راهرو را پر از زمزمه کنند. آن نماز، سکوت را بر هم نمی زند، بلکه گواهی بر وفای به فریضه نماز است که یک عمر انجام شده، بدون شکست. این دعاهای خاضعانه اغلب شفاعت کنندگان بزرگ محله ها هستند: آنها بلوط هایی هستند که سال به سال شاخه های خود را بزرگ می کنند تا به بیشترین تعداد مردم سایه بدهند. فقط خدا می داند که کی و چقدر دلشان با آن دعاهای خوانده شده پیوند خورده است: مطمئناً این مردم نیز شب ها و لحظات پوچی را داشته اند. اما همیشه می توان به دعای آوازی وفادار ماند. مثل یک لنگر است: به طناب بچسب تا آنجا بمانی، وفادار،
همه ما باید از پایداری آن زائر روسی بیاموزیم، که یک اثر معنوی معروف از او صحبت می کند، که هنر دعا را با تکرار مکرر دعای یکسان آموخته است: "عیسی، مسیح، پسر خدا، خداوند، رحمت بر ما گناهکاران!» (ر.ک. CCC ، 2616؛ 2667). او فقط این را تکرار کرد. اگر فیض به زندگی او رسید، اگر روزی نماز آنقدر داغ شد که حضور ملکوت را در اینجا در میان ما درک کرد، اگر نگاهش به نگاه کودک تبدیل شد، به خاطر اصرار او بر تلاوت است. یک انزال ساده مسیحی در نهایت بخشی از نفس او می شود. داستان زائر روسی زیبا است: کتابی است که در دسترس همه است. توصیه می کنم آن را بخوانید: به شما کمک می کند بفهمید دعای آوازی چیست.
پس نباید دعای آوازی را تحقیر کنیم. یکی می گوید: «آه، برای بچه ها، برای جاهلان است. من به دنبال دعای ذهنی، مراقبه، پوچی درونی هستم تا خدا بیاید.» لطفا در غرور تحقیر دعای آوازی نیفتید. این دعای افراد ساده است، دعایی که عیسی به ما آموخت: پدر ما که در آسمانی... کلماتی که تلفظ می کنیم دست ما را می گیرند. در بعضی لحظات طعم را باز می گرداند، حتی خواب آلودترین دل ها را بیدار می کند. آنها احساساتی را که ما حافظه آنها را از دست داده بودیم بیدار می کنند و ما را با دست به سوی تجربه خدا می برند و مهمتر از همه، آنها تنها کسانی هستند که به طور مطمئن سؤالاتی را که او می خواهد بشنود به سوی خدا هدایت می کنند. عیسی ما را در مه رها نکرد. به ما گفت: «وقتی نماز می‌خوانید، این را می‌گویید!»Mt 6.9).
دعای اقامه روزانه (که هر روز خوانده می شود):  قلب الهی عیسی، شما را از طریق قلب پاک مریم، مادر شما و کلیسا، در اتحاد با قربانی عشای ربانی، دعاها، اعمال، شادی ها و رنج های این روز به شما تقدیم می کنم. برای جبران گناهان، برای نجات همه انسانها، به فیض
نیت پاپ:  بیایید دعا کنیم که به موجب غسل تعمید، مؤمنان غیر روحانی، به ویژه زنان، بیشتر در نهادهای مسئولیت کلیسا شرکت کنند.
نیت اسقفان:  به طوری که هر مسیحی بعد تبلیغی ایمان خود را برای بشارتی دقیق در دنیای سکولاریزه شده ما دوباره کشف کند.
نیت روحانیت:  قلب عیسی ای مبلغ عشق، از همه وزرای خود حمایت کن تا در هر نقطه از عالم معنا و امید مبلغ باشند.

چنین شد که وقتی او در جایی نماز می خواند، در حالی که کارش تمام شده بود، یکی از شاگردانش به او گفت: خداوندا به ما دعا بیاموز.برادران و خواهران عزیز، قبل از مطالعه این مطالعه، مهم است که متن فوق را با دقت مطالعه کنید.
می‌خواهم با گفتن این نکته شروع کنم که شاگردی که متن به او اشاره می‌کند یکی از دوازده نفر نبود، به دو دلیل واضح:
1) دوازده نفر قبلاً شاهد دعای عیسی به مناسبت خطبه بر روی کوه بودند، بنابراین دلیلی برای چنین درخواستی وجود نداشت.
2) کلمه یونانی «تیس» به معنای «معین، معین، کسی» است و این باعث می‌شود فکر کنم که شاگردی بود که پس از موعظه روی کوه پیوست. اما این خیلی مهم نیست، در عوض درخواستی است که او از خداوند می کند این است: به ما یاد بده که دعا کنیم.
توجه داشته باشید که در این شرایط، عیسی را نه استاد، بلکه خداوند می نامند، و این نشان می دهد که این شاگرد در عیسی چیزی بیش از یک معلم می بیند، در واقع کلمه یونانی "kurie" به معنای استاد، پروردگار، موجود برتر، امپراتور است.
این شاگرد در دل خود فهمیده بود و فهمیده بود که عیسی معلم ساده ای مانند زمان خود نیست، بلکه برتر است، او استاد است. مطمئناً شاگرد در نظر داشت که همانطور که عیسی بر سایر معلمان برتری دارد، دعا و تعلیم او نیز برتر خواهد بود. آنچه شاگرد می خواست این بود که یاد بگیرد چگونه دعا کند.
در یونانی کلمه دعا به این صورت است: «proseùchestai» که به طور کلی دعا است، عملاً هر نوع تماسی با خدا می‌تواند حتی بدون توضیح بیشتر در محتوا ظاهر شود. در عمل این دعای شخصی بین شما و خداست، و من واقعاً فکر می‌کنم که این تصویر صمیمیت بین عیسی و خدا بود که شاگرد را تحت تأثیر قرار داد، که تقریباً به طور قطع برده «شکل‌های» یهودی بود. در واقع در آن زمان دو نوع نماز عمومی و خصوصی وجود داشت که در نهایت اثری نداشت! آنها دعاهایی عاری از صداقت، از سادگی اشتراک بودند تا رسمی و سنتی شوند، فقط در خدمت مردم بودند که مورد تحسین قرار گیرند. حتی حضرت عیسی(ع) روزی فرمود: وقتی دعا می کنی مثل منافقان مباش. زیرا آنها دوست دارند در حالی که در کنیسه ها و در سرودهای میدان ها ایستاده اند دعا کنند تا توسط مردان دیده شوند. من حقیقتاً به شما می گویم که این جایزه ای است که آنها دارند.
(متی 6: 5).
مسلماً این نوع دعاها همیشه وجود نداشته است. در ابتدا، مردانی که با قلبی باز به خدا روی آوردند، خالصانه دعا می کردند، اما به مرور زمان این دعاها توسط دیگران تکرار شد و تقریباً به یک الگو و فرمول تبدیل شد. این به این دلیل است که گاهی اوقات مردان وقتی از خدا دور می‌شوند (شاید به این دلیل که معتقدند "رسیده‌اند") مذهبی می‌شوند و سنت‌ها، جزم‌ها، شکل‌هایی را به وجود می‌آورند.
امروز هم می بینیم که در دنیای دینی این سنت ها همچنان وجود دارد، «مقدس» شده است، اما اجازه بدهید بگویم و رسوا نباشم که این نوع سنت در محافل انجیلی خاصی هم وجود دارد. با بازگشت به تعلیم عیسی، بیایید همیشه سعی کنیم خودانگیختگی و ارتباط با روح القدس را حفظ کنیم تا دعاهای ما با قدرت و اثربخشی انجام شود. بیایید به آیه دو برویم، اینجا عیسی است که به شاگرد پاسخ می دهد (و شروع به تعلیم می کند) و می گوید:
"وقتی دعا می کنی بگو: پدر، نام تو مقدس باد".
الف) عیسی از کلمه یونانی «پاتر» معادل «آبا» آرامی به معنای «پدر عزیز» استفاده می‌کند و مسلماً این عبارتی بود که عیسی به کار می‌برد، زیرا در آن زمان زبان محلی آرامی بود. این معنای جدید نوع جدیدی از دعا را برای شاگردان به ارمغان می آورد، رابطه ای جدید با خدا، که دیگر رابطه خالق و مخلوق نیست، بلکه رابطه پدر و پسر است. علاوه بر این، این اصطلاح دیگر در هیچ متنی از تمام ادبیات مذهبی غنی یهودیت باستان وجود ندارد. آگاهی از فاصله خدا و انسان، یهودی پارسا را ​​از خطاب کردن خدا به اصطلاح آشنای زبان عام، یعنی «عبا» باز داشت; این زبان فقط در زمینه خانواده به کار می رفت و یهودیان هرگز از این رابطه با خدا استفاده نمی کردند، بلکه او را با نام «آدونای» یا «الوهیو» یعنی خداوند یا خدا خطاب می کردند.
با عیسی این رابطه دستخوش تغییر اساسی می شود، به یک رابطه خانوادگی صمیمی تر تبدیل می شود، او دیگر تنها خالق و خداوند نیست، اکنون او نیز پدر می شود. در اینجا ما یک رابطه جدید به دست آورده ایم، رابطه ای که به ما امکان می دهد به عنوان یک پدر با خدا گفتگو کنیم زیرا اکنون بخشی از خانواده او هستیم.
ب) «اسم تو مقدس باد»، یعنی برای همه کسانی که خدا را می شناسند مقدس، مورد احترام و جلال قرار گیرند و او را به عنوان خالق خود و همچنین به عنوان موجودی محترم و مقبول در جهان می پذیرند. خوب، بگذارید این نام او در نظر گرفته شود، نامی که نمایانگر شخص خداست و اشاره به نام "یاوه" دارد که با آن خدا از همه خدایان دروغین متمایز شد. لازم به ذکر است که خدا نه تنها به عنوان یک موجود ابدی که به خودی خود وجود دارد (بالاخره این معنای نام است)، بلکه به عنوان خدایی که عهد خود را با اسرائیل بسته بود توصیف می شود.
بیا پادشاهی خود را
کلمه ترجمه شده از یونانی "basileia" است و به معنای: کرامت سلطنتی، حاکمیت، پادشاهی. نشان دهنده سرزمینی است که در آن رعایا و پادشاه وجود دارد.
عبارت پادشاهی تو بیا به ما می فهماند که این پادشاهی هنوز وجود ندارد، بلکه باید بیاید. پس چگونه می توان این آیه را با جمله ای که عیسی گفت: ".. ملکوت خدا در درون شماست" تطبیق داد (لوقا 17:21.
"
او در هر دو متن حقیقت را می گوید، اما چگونه می توان این حقایق را توضیح داد؟
ما می دانیم که خدا به حق پادشاه است، زیرا اوست که آسمان، زمین و هر آنچه را که وجود دارد آفرید. با این حال، متأسفانه، در واقع همیشه اینطور نیست، به این معنا که همه مردم زمین آن را چنین نمی شناسند. بنابراین، همه کسانی که عیسی را به عنوان نجات دهنده و خداوند می پذیرند، جزء خانواده خدا و ملکوت او هستند، در نتیجه برای آنها ملکوت قبلاً آمده است، یعنی در درون آنهاست، طعم آن را می چشند، از امتیازات آن بهره می برند. در عین حال، آنها باید برای آمدن ملکوت شما دعا کنند.
روبت جی استوارت می گوید: در دعا برای آمدن پادشاهی تو سه چیز می خواهیم:
1. نابودی پادشاهی غصب شده توسط شیطان بر روی زمین و پایان دادن به خرافات، بت پرستی، بدعت، تفرقه و هر چیزی که مخالف آن است. پیشرفت عبادت واقعی و معنوی خداوند.
2. پیشبرد پادشاهی مسیح از طریق موعظه انجیل، تا زمانی که "... پادشاهی جهان از خداوند ما و مسیح او شد" (AP 11:15).
3. تعجیل در سلطنت جلال که باید تا ابد ادامه یابد. بنابراین، این دعا برای همه زمان‌ها است، و تا زمانی که حتی یک موضوع از مسیح برای معرفی به ملکوت او باقی مانده است، ما نباید از دعا کردن دست بکشیم: «پادشاهی تو بیاید. آنچه در مورد آمدن ملکوت شما گفته شد به این معنا نیست که هنوز وجود ندارد، بلکه به طور کامل محقق نشده است، ما عملاً در «از قبل و هنوز نشده» زندگی می کنیم.
در حال حاضر همانطور که ما از قدرت نعمت های خدا لذت می بریم و لذت می بریم.
هنوز نه به این دلیل که ما منتظر بازگشت مسیح هستیم که به طور قطعی شیطان و ارتش او را نابود خواهد کرد و بنابراین همه چیز را به خدای پدر خواهد داد (اول قرنتیان 15: 24،25).
با دیدن و توضیح این دو حقیقت، اکنون می خواهیم ببینیم ملکوت خدا چیست،
این ملکوت اخلاقی و معنوی است که خدای فیض از طریق پسر یگانه محبوب خود که سر شکوهمند آن است بر خرابه های سقوط برمی خیزد. ، فرماندار و پادشاه.
ما که ندای روح او را می شنویم تابع او هستیم. پس خدا را شکر می‌کنیم که این پادشاهی را قبل از تأسیس جهان، که پایه و اساس آن از همان ابتدا در وعده‌ای که در پیدایش 3:15 داده شده بود، از پیش تعیین و مقدر کردیم. این وعده شامل پدرسالاران، پیامبران و قدیسین عهد عتیق می شود که همراه با ابراهیم روز مسیح را دیدند، از آن شادمان شدند و پر از امید، در انتظار رستگاری در اسرائیل
بودند. آمدن عیسی مسیح به جهان
روز به روز نان روزانه ما را به ما بدهید
من معتقدم که وقتی پادشاهی وارد زندگی ما شد، ما به عنوان متعلق به آن، باید از پادشاه و پدرمان حتی چیزهای مادی بخواهیم. کلمه "نان" در یونانی "artos" نشان دهنده غذای بدنی و معنوی است که برای حفظ زندگی ما در پیشگاه خداوند ضروری است.
1. غذای بدنی
نان مهمترین ماده غذایی در اسرائیل بود. در اصل از مخلوط جو، حبوبات اسیدی، عدس و سایر مواد تشکیل می شد و سپس در فر قرار می گرفت و می پخت. این محصول تا نان گندم محبوبیت بیشتری پیدا کرد، اما فقط ثروتمندترین ها توانایی خرید آن را داشتند. هر دو نوع نان به طور کلی معرف غذا بودند. حتی در زمان و در محیط تاریخی عهد جدید، نان نشان دهنده غذای اساسی بود. علاوه بر معنای دقیق آن، می تواند به طور کلی نشان دهنده غذا و رزق نیز باشد، امروز هم می گوییم برویم نان بگیریم. بنابراین پسر اسراف در لوقا 15:17، فقیر و گرسنه، به یاد می آورد که کارگران پدرش «نان» فراوان دارند. همچنین پولس در نامه دوم به تسالونیکیان 3: 8 می گوید:
2. غذای روحانی
عیسی در یوحنا 6:35 خود را نان زندگی می نامد. در این قسمت، عیسی به مخاطبینش توضیح می‌دهد که «نان» یا «مَنایی» که پدرانشان در بیابان خورده‌اند، برای زندگی آنها نبود، بلکه فقط نانی است که خدا از آسمان فرستاده است و آن خودش است، عیسی زندگی می‌کند. . علاوه بر خوردن برای حفظ جسم، باید برای حفظ روح و روان غذا بخوریم; امروز به لطف نان زندگی عیسی، ما می توانیم آن را انجام دهیم. بنابراین وقتی دعا می کنیم از پدر می خواهیم که روز به روز علاوه بر نان به ما بدهد تا در بدن زندگی کنیم و ما را تقویت کنیم، همچنین نانی را به ما بدهد تا در روح زندگی کنیم و در خدمت و ستایش او مؤثر باشیم.
گناهان ما را ببخش
کلمه ای که در اینجا استفاده می شود، در یونانی "amartias" به درستی به معنای "گناهان" است. در یونانی چندین کلمه برای نشان دادن کلمه "گناه" وجود دارد، به عنوان مثال:
Parabosis - مربوط به تخلف از قانون است.
پاراپتوما - مشتق از parapipto به معنای افتادن، انحراف، اشتباه کردن است. این عبارت به طور کلی بیش از تخطی گناهکار را نشان می دهد. در بافت وسیع‌تر پدیده‌ای که ما آن را گناه می‌نامیم، مفاهیم «آنومیا»، یعنی فقدان قانون نیز باید گنجانده شود. این مطلب توسط گروه کلماتی که به «آمارتیاس» اشاره می‌کنند به شکلی ریشه‌ای و کامل‌تر بیان می‌شود که نشان‌دهنده فقدان آداب، قوانین، انسان‌ها و خدایان است، در مورد ما فقدان خدا.مفهوم گناه نشان‌دهنده پیچیدگی است. پدیده اشتباهات انسانی که از اشتباهات کوچک در برابر یک فرمان تا تباهی کلی وجود دارد.به لطف عیسی ما آمرزش گناهان خود را داریم اما مهم این است که دیگران را نیز ببخشیم. توجه داشته باشید که در متی 6:
بدهی مبلغی است که از کسی قرض گرفته می شود که باید به او بازپرداخت شود، بنابراین بدهکار
به آن دیگری بدهکار است. من فکر می کنم که در هر دو قسمت معنا یکسان است، فقط اینکه متی گناه را تحت جنبه بسیار مهم بدهی به خدا، توهین به حاکمیت او به ما معرفی می کند. همانطور که بدهکار در دست طلبکار است، گناهکار نیز در دست خداست، زیرا
ما نیز هر بدهکار خود را می بخشیم.
این بدان معنا نیست که برای این عمل ما بخشش داریم، زیرا فقط و منحصراً برای خون عیسی مسیح بخشش دریافت کرده ایم. با بخشیدن دیگران، می دانیم که بخشیده شدن چقدر مهم است، همانطور که قبلاً تجربه شده است. همینطور با نبخشیدن دیگران نشان می‌دهیم که هیچ رحمی نداریم و وقتی از خدا طلب بخشش می‌کنیم او را مسخره می‌کنیم، زیرا هیچ‌کس نمی‌تواند با علم به اینکه همسایه‌اش را نبخشیده است، از خدا طلب بخشش کند.
امروزه یافتن افرادی که آماده صحبت هستند، آسانتر از این است که مایل به گوش دادن باشند. از سوی دیگر، همه ما به کسی نیاز داریم که صبورانه به ما گوش دهد و ما را درک کند. خداوند با نهایت آرامش و در دسترس بودن به ما گوش می دهد: او کاری جز این ندارد. برای پذیرفته شدن نزد مخاطب از سوی او، نه نیازی به قرارهای توافق شده با پیشبرد قابل توجه است و نه حتی اعتبار آثار خوب، همانا بدبختی ما بهترین توسل به رحمت اوست.
پدر ما دعای اساسی مسیحیان است. پس از این دعای پروردگار است که می توانیم بفهمیم دعا چیست. دعای یک مسیحی این است که با خدا صحبت کند و او را ابا، بابا، بابا خطاب کند.
سنت ترزا می نویسد: "دعا یک رابطه صمیمی دوستی است، یک سرگرمی با کسی که می دانیم ما را دوست دارند".
دعا از ضروریات اساسی هر انسان و بالاتر از همه مسیحیان است. نفس هر مؤمنی است. دعا انسان را تحقیر نمی کند، بلکه او را تعالی می بخشد زیرا عظمت او را آشکار می کند: انسان گفتگوی ممتاز خداوند است.
قدیس یوحنای کریزستوم می نویسد: «دعا و گفتگو با خدا بالاترین خیر است، زیرا اتحاد با اوست».
دعا زبان ایمان ماست.
ترتولیان نوشت: "دعای خداوند (پدر ما) واقعاً ترکیبی از کل انجیل است".
و یواخیم ارمیا نوشت: «پدر ما واضح‌ترین و کامل‌ترین خلاصه پیام عیسی است».
و آگوستین مقدس: "تمام کلماتی که در حال دعا می گوییم، بیانگر چیزی نیست جز آنچه در این دعا وجود دارد که خداوند به ما آموخته است، اگر آن را خوب و راحت بخوانیم."
و سنت توماس آکویناس: "دعای پدر ما کاملترین است... در دعای خداوند، نه تنها همه چیزهایی که به درستی می‌توانیم آرزو کنیم، خواسته می‌شوند، بلکه به ترتیبی که باید خواسته شوند: تا این دعا نه تنها خواستن را می آموزد، بلکه تمام محبت های ما را نیز شکل می دهد.»
عیسی با سخنان خود به ما زندگی جدید می آموزد و به ما آموزش می دهد که آن را با دعا بخواهیم. درستی زندگی ما به درستی دعای ما بستگی دارد.
عیسی دعای متشکل از کلمات را منع کرد (متی ۶: ۷)، اما دعایی متشکل از کلمات را نیز به ما آموخت.

دعا کردن یک غریزه در ذات انسان است. همه (یا تقریباً همه) در مواقع سختی به خدا یا به یک نهاد خیرخواه مراجعه می کنیم که احتمالاً می تواند به ما گوش دهد. اما چرا این کار را انجام می دهیم؟ پاسخ را می توان در دوران باستان، در زمان اولین مردانی که روی زمین سکنی گزیدند، یافت. البته در آن زمان هنوز صحبتی از مسیحیت یا اسلام نبود، اما هنوز خدایان آماده شنیدن دعای کسانی بودند که به آنها ایمان داشتند. دلیل احتمالاً این است: جهان هنوز برای ما بسیار ناشناخته است (به اندازه انسان های بدوی)، قوانین حاکم بر آن مبهم و درک آن دشوار است، بنابراین ما باید به چیزی بزرگتر از خودمان تکیه کنیم. فکر کردن به اینکه همه چیز به خدا بستگی دارد به ما آرامش می دهد و چیزی را توضیح می دهد که واقعاً هیچ توضیحی ندارد.این یک تشویق است و به مردان کمک می کند تا با وجود تمام مشکلات زندگی به جلو حرکت کنند. دعا کردن ژستی است که احتمالاً چیزها را تغییر نمی دهد، اما نگرش ما را نسبت به چیزها تغییر می دهد و کسانی را که به این تمرین اعتقاد دارند قوی تر و با انگیزه تر می کند. اگر خدا وجود داشته باشد، مطمئناً نمی تواند دعای همه کسانی را که به او متوسل می شوند بشنود، اما می تواند به هر یک از آنها قدرت ادامه دادن بدهد.در مراسم فرشته در اولین یکشنبه ظهور، پاپ از مومنان دعوت می کند تا مراقب باشند و دعا کنند تا از قلب خود در برابر تنبلی معنوی محافظت کنند، که شور و شوق و اشتیاق مبلغان برای انجیل را خاموش می کند. در پس از آنجلوس، درخواست پاپ به نفع مهاجران و برای حفاظت از انسانیت آنها
اولین یکشنبه ظهور، زمان آمادگی برای کریسمس، زمان انتظار برای آمدن خداوند. او پس از بارش باران بر روم منتظر خورشید است. منتظر صحنه تولد و درخت کریسمس بزرگی باشید که در میدان سنت پیتر برپا می شود. زائران در میان پرچم ها و چترهای رنگارنگ منتظرند. اما در این زمان انتظار، "عیسی ما را دعوت می کند که نترسیم - پاپ فرانسیس، در جریان تعزیه که قبل از دعای مریخی فرشته از پنجره کاخ حواری خوانده می شود، می گوید - نترسید زیرا او خواهد آمد. عیسی باز خواهد گشت، عیسی او خواهد آمد، او وعده داده است.»
پاپ می افزاید: «حتی در لحظاتی که همه چیز تمام شده است»، حتی «در مصیبت ها، در بحران های زندگی و در درام های تاریخ»، خداوند «می آید تا ما را نجات دهد»، و هوشیاری و دعا را به عنوان راه های اصلی معرفی می کند. دنبال کنید تا "در سختی ها، رنج ها،
هشیار بودن به این معناست: نگذارید دل تنبل شود و زندگی معنوی به حد متوسط ​​نرم شود. مراقب باشید زیرا شما می توانید یک «مسیحی در خواب» باشید - و ما می دانیم: مسیحیان زیادی در خواب هستند، مسیحیانی که از دنیاپرستی معنوی بیهوش شده اند - مسیحیان بدون شور و شوق معنوی، بدون شوق در دعا - آنها مانند طوطی دعا می کنند - بدون شوق برای رسالت، بدون اشتیاق به انجیل مسیحیان که همیشه به درون می نگرند، نمی توانند به افق نگاه کنند. و این منجر به "چرت زدن" می شود: جلو بردن چیزها با اینرسی، بی تفاوتی، بی تفاوتی نسبت به همه چیز به جز آنچه مناسب ماست. و این یک زندگی غم انگیز است، به همین ترتیب ادامه دادن... هیچ شادی در آنجا وجود ندارد.
پاپ ادامه می‌دهد: «دیدن «مسیحی‌ها روی صندلی راحتی» ناراحت‌کننده است: عادت، تنبلی، متوسط ​​بودن، رذیلت» ما را به زمین می‌کوبد «و ما را» نسبت به مشکلات برادرانمان بی‌تفاوت می‌کند. از این رو، توصیه به « دل را از تنبلی که دشمن بزرگ زندگی روحانی و نیز زندگی مسیحی است، حفظ کن».
تنبلی آن تنبلی است که سرعت می گیرد، به غم می لغزد، که لذت زندگی و میل به انجام را از بین می برد. این یک روح منفی است، یک روح شیطانی است که روح را در کسالت میخکوب می کند و شادی را می دزدد. با آن غم شروع می شود، می لغزد، می لغزد و بدون شادی. کتاب امثال می گوید: "قلب خود را حفظ کن، زیرا زندگی از آن جاری می شود." نگهبان دل: این یعنی هوشیار بودن، بیدار بودن! بیدار باش، قلبت را حفظ کن
اما فرانسیس تأیید می کند که هوشیاری مسیحیان «یک عنصر اساسی» دارد، «یک راز» که دعا است:
نماز است که چراغ دل را روشن نگه می دارد. مخصوصاً وقتی احساس می کنیم که شور و شوق سرد می شود، دعا دوباره آن را زنده می کند، زیرا ما را به خدا و به مرکز امور بازمی گرداند. دعا روح را از خواب بیدار می کند و آن را به آنچه مهم است، هدف هستی متمرکز
بنابراین، دعوت پاپ از مؤمنان این است که حتی "در شلوغ ترین روزها" از دعا غافل نشوند: دعا با قلب، اغلب تکرار دعاهای کوتاه مانند "بیا، خداوند عیسی"، در واقع به روح کمک می کند تا هوشیار بماند. . . فراخوان کوتاهی که فرانسیس مؤمنان را در میدان سنت پیتر جمع کرده است، سه بار تکرار می کند و از آنها دعوت می کند که به بانوی ما نگاه کنند، او که "با قلبی هوشیار در انتظار خداوند بود". دعوت به زندگی با امید نیز در توییت های پاپ فرانسیس که امروز در حساب کاربری @Pontifex منتشر شد بازمی گردد: "زندگی ما زمانی زیبا و شاد می شود که منتظر کسی عزیز و مهم باشیم - در یکی از آنها می خوانیم - این # ظهور ممکن است به ما کمک کن تا امید را به این اطمینان تبدیل کنیم که کسی که انتظار داریم ما را دوست دارد و هرگز ما را رها نمی کند.  
از انسانیت مهاجران محافظت کنید
در کتاب پس از آنجلوس، پاپ بسیاری از مهاجران را که در این روزها در معرض "خطرات بسیار جدی" قرار گرفته اند به یاد می آورد و می گوید که از مرگ و میر بسیار در کانال انگلیسی، در دریای مدیترانه، در مرز بلاروس ناراحت است. افکار ما نیز به سوی قربانیان قاچاق، شکنجه و فروخته شده به عنوان برده می رود. پاپ به همه آنها دعا و نزدیکی خود را تضمین می کند و سپس از همه نهادهای درگیر در این بخش تشکر می کند. در نهایت، یک فراخوان قوی برای گفت و گو برای یافتن راه حل هایی که "به انسانیت این افراد احترام می گذارد" وجود داشت.

 

ارتباط و تأثیر: یک رویکرد تطبیقی ​​ارتباط احساسات عاطفی یا احساسی را از دیدگاه وسیع فیلوژنتیک و برون زایی بررسی می کند. این کتاب یافته های تحقیقاتی اساسی و جهت گیری های نظری را در رابطه با پاسخ های احساسی و ارتباطات مربوط به انسان ، ماشین آلات ، شامپانزه ها ، میمون ها ، سگ ها و جوندگان ارائه می دهد. این جلد که از هفت فصل تشکیل شده است ، با بحث درمورد رشد عشق در پستانداران در طول دوره متوالی خود ، از مرحله مادر و نوزاد تقوا ، تولد مناسب تا مرحله بزرگسالی موفقیت فصلی ، سالمی ، اغواگرانه آغاز می شود. در تمام مراحل عشق ، بسیاری از اطلاعات ضروری اجتماعی از طریق ارتباطات یاد نگرفته تأمین می شود که به سرعت با روکش یادگیری پوشانده می شود. فصل های بعدی پیوند و وابستگی را کشف می کنند.علائم زبان در کودکان و شامپانزه ها ؛ جنبه های احساسی ارتباط زیبایی شناختی ؛ ارتباط تأثیر و امکان تعامل انسان و ماشین به عنوان یک دیود ؛ و ایجاد تأثیر در سگ ها و جوندگان. این کتاب باید برای روانشناسان ، زبان شناسان و مربیان علاقه مند به تکامل و توسعه ارتباطات و تأثیر در پستانداران مورد استفاده قرار گیرد.

ارتباطات و تأثیرات: زبان و اندیشه مجموعه مقالاتی است که در دومین نشست هم اندیشی ارتباطات و تأثیرات در کالج Erindale ، دانشگاه تورنتو ، در مارس 1972 برگزار شد. این جلد حاوی مجموعه ای از مقالات است که در رابطه با رویکرد نوزادی به زبان و اندیشه است. مقالات منفرد طیف گسترده ای از موضوعات را نشان می دهند که با روش متداول نهوهویور گرایی خود و با موضوع مربوط به رفتار کلامی و نمادین انسان به هم پیوند می خورند. مباحث مورد بحث در این خلاصه شامل مفهوم زبانی صفات مشخص و بدون علامت و ارتباط آن با ساختار شناختی و تأثیر آن است. مقایسه حالت های تصویری و کلامی بازنمایی اطلاعات ؛ تکامل شناخت انسان ؛رویکردهای تجربی و نظری به مسئله محلی سازی عملکردهای زبانی در مغز انسان ؛ و ماهیت ارتباطات ضمنی در موقعیت های آزمایشی. روانشناسان ، دانشمندان علوم رفتاری ، زبان شناسان و محققان در زمینه ارتباطات انسانی این کتاب را بسیار ارزشمند می دانند.

برقراری ارتباط به عنوان زنان در STEM در مورد سبک های مختلف ارتباطی بحث می کند ، همچنین نشان می دهد که چگونه اصول را می توان در تعاملات بین فردی در محیط های روزمره اعمال کرد. این ابزار ابزاری را که برای از بین بردن موانع ایجاد شده توسط سبک های مختلف ارتباطی در زمینه های STEM به زنان و سایر گروه های کم نماینده ، اعضای هیئت علمی و مدیران ارائه می شود ، ارائه می دهد. بخشها تاکتیکهای مربوط به چگونگی آگاهی بیشتر از الگوهای ارتباطی و نحوه کنار آمدن با آنها و بهبود آنها را در بر می گیرد. این منبع عملی برای زنان در زمینه های STEM همچنین برای مربیان ، مربیان ، مشاوران و سازمان هایی که می خواهند زنان را برای انتخاب و ماندن در این زمینه ها تشویق کنند ایده آل است.

  • نکات ارائه را یاد بگیرید که باعث می شود ذینفعان و سایر بخشها طراحی های شما را جدی تر بگیرند
  • تکنیک های ارزشمند را برای پربارتر کردن جلسات بازخورد کشف کنید
  • نحوه بهبود همدلی با ذینفعان تجارت را بیاموزید و یاد بگیرید که به زبان آنها بهتر صحبت کنید
  • کشف کنید که چگونه رفتار خود را بهتر درک کرده و ضد الگوهای شخصی خود را شناسایی کنید
    • زنان ، اقلیت ها ، اعضای هیئت علمی و مدیران را قادر می سازد تا مهارت های ارتباطی گسترده تری را گسترش دهند
    • استراتژی های ارتباطی سازنده را برای تعامل با مشاوران ، مربیان ، اساتید ، مدیران ، همکاران و سایر متخصصان آموزش می دهد
    • شامل تمرینات مشاهده است که شامل سوالات و نمونه سناریوها برای نشان دادن استراتژی های ارتباطی است

این کتاب سهم روانشناسی اجتماعی در ارتباطات از راه دور را بررسی می کند و به نوبه خود نحوه کمک مخابرات به روانشناسی اجتماعی را بررسی می کند. در کل تأکید بر تحقیقات و نظریه تجربی است. تاریخچه و پیشرفت تلفن با توجه ویژه به کاربردها و اثربخشی آن ، خصوصاً در مصاحبه و نظرسنجی ، مداخلات بحرانی و مشاوره و کنفرانس ها و تدریس ، مورد بحث قرار گرفته است. زمینه نظری استدلالهای اصلی کتاب ، با تمرکز بر ارتباطات غیرکلامی ، به ویژه نگاه ، ارتباط چشمی ، دیدن و بی دقتی ارائه شده است. تحقیقات نتیجه ، به ویژه انتقال اطلاعات و حل مسئله ، اقناع و ادراک شخص مورد بحث قرار گرفته است. روند همچنین شامل محتوا و سبک تعاملات مورد بررسی قرار می گیرد.بخش خاتمه تحقیقات اخیر در مورد آموزش و یادگیری از طریق تلفن را بررسی می کند.

این کتاب 13 چالش اصلی را که طراحان هنگام کار در مورد کارشان با آنها روبرو هستند را مشخص می کند و راهکارهای ارتباطی را ارائه می دهد تا یک طراحی بهتر و نه یک بحث بلندتر ، چیزی باشد که آن را وارد جهان می کند.

این یک واقعیت است که همه ما می خواهیم طراحی فوق العاده ای را به جهان ارائه دهیم ، اما هیچ محصولی بدون انجام بررسی ها ، بازخورد و ثبت نام در بازار ، هرگز از آن خارج نمی شود. به عنوان یک طراح تعامل یا UX ، روند کلی پیشرفت سریعتر ، کار بیشتر و بحث کمتر را احساس کرده اید. وقتی که ما وقت خود را صرف ساخت کارهای هنری می کنیم ، به ایده های خود وابسته می شویم و واکنش احساسی یا بازخورد دادن از آن ، هنگامی که باید وقت خود را برای رمزگشایی و توضیح یا تطبیق طرح اختصاص دهیم ، بسیار آسان می شود. 

برقراری ارتباط با UX Vision به شما کمک می کند مهارت ها و الگوهای رفتاری را برای ارائه کار خود به روش های ترغیب کننده تر شناسایی کرده و به بازخورد همکاران و ذینفعان پاسخ سازنده تری دهید

برقراری ارتباط تصاویر با یک دیدگاه تاریخی منحصر به فرد از نقش تصاویر در ارتباطات آغاز می شود و سپس برای توضیح کاربردها و الزامات یک سیستم مدرن کد نویسی ویدیو ، بر اساس آن بنا می شود. این مقاله از تجربیات گسترده علمی و حرفه ای نویسنده در زمینه پردازش سیگنال و کدگذاری ویدئو برای ارائه متنی استفاده می کند که از نظر الگوریتمی دقیق ، در عین حال قابل دسترسی ، با استانداردهای مدرن و کاربردی مرتبط است. این یک زمینه دقیق در درک بصری ارائه می دهد ، و نشان می دهد که چگونه می توان روشهای مدرن فشرده سازی تصویر و فیلم را برای دستیابی به سطح عملکرد با کیفیت نرخ مورد تقاضای برنامه ها ، شبکه ها و کاربران امروزی طراحی کرد.
با استفاده از این کتاب می آموزید:

  • مسائل عملی هنگام اجرای کدک ، مانند گسترش مرز تصویر و کاهش پیچیدگی ، با تأکید ویژه بر الگوریتم های کارآمد برای تبدیل ، برآوردگرهای حرکت و انعطاف پذیری خطا
  • تعارضات بین فشرده سازی فیلم معمولی ، بر اساس کدگذاری متغیر با طول و پیش بینی مکانی و شرایط مورد نیاز برای انتقال انعطاف پذیر خطا
  • نحوه ارزیابی کیفیت تصاویر و محتوای ویدئویی کدگذاری شده ، هم از طریق آزمایش های ذهنی و هم با استفاده از معیارهای عینی بهینه شده ادراکی
  • ویژگی ها ، عملکرد و عملکرد پیشرفته ترین کدگذاری ویدئو با کارایی بالا
  • اصول ارتباطات ویدئویی را پوشش می دهد و شامل یک زمینه قوی در نحوه درک ما از تصاویر و فیلم است ، و اینکه چگونه می توانیم از افزونگی برای کاهش میزان بیت و بهبود عملکرد اعوجاج نرخ بهره ببریم
  • بینش عمیقی در مورد مشکلات مرتبط با انتقال فیلم در زمان واقعی از طریق شبکه ها (بی سیم و ثابت) ایجاد می کند.
  • از استاندارد پیشرفته کدگذاری ویدئو (H.264 / AVC) به عنوان پایه ای برای توسعه الگوریتم در زمینه فشرده